همایش فرمانداران سراسر کشور امروز با حضور رئیس جمهور برگزار شد.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی فرمانداری ترکمن، متن سخنان حجت الاسلام و المسلمین دکتر حسن روحانی به این شرح است:
الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی سیدنا و نبینا محمد و آله الطاهرین و صحبه المنتجبین
إِنَّ اللّهَ یَأْمُرُكُمْ أَن تُؤدُّواْ الأَمَانَاتِ إِلَى أَهْلِهَا
جلسه بسیار مغتنمی است برای من و همکارانم، در جمع مسئولین وزارت کشور، استانداران و فرمانداران سراسر کشور.شما به عنوان نمایندگان عالی نظام در سراسر میهن عزیز ایران اسلامی و به عنوان مسئولین رده بالای اجرای کشور هستید.
اعمال و رفتار همه ما به عنوان اعمال و رفتار نظام تلقی میشود. مردم تفاوت زیادی بین این و آن قایل نیستند، هر کس در هر سمتی، مخصوصاً در سمت مجری عالی، در کشور حضور دارد، مردم عمل، رفتار، نگاه، برخورد و تعامل او را به عنوان نمونهای از برخورد و تعامل نظام با خود تلقی میکنند و به همین دلیل اعمال و رفتار ما اهمیت خاصی دارد و پای خودمان ،شهرستان، استان و کشورمان و هم پای نظام اسلامی حساب میشود.
دولت به عنوان نماینده و منتخب مردم در یک انتخابات رقابتی پرشور در دو سال قبل در ۲۴ خرداد ۹۲ بار مسئولیت را بر دوش گرفت. قدرتی که در اختیار دستگاه اجرایی است، یک امانت است. مردم این قدرت را با صندوق آرا به عنوان امانتی ۴ ساله در اختیار ما گذاشتند. آن زمانی که این امانت را در اختیار ما میگذاشتند، همه حرفهای خودشان را زدند. گفتند ما این قدرت را به شما میدهیم، به شرط عدالت، اجرای قانون و تحقق قانون اساسی. انتظار ما از شما یک دولت متعادل و تعاملگراست و انتظار ما از شما آن است که اخلاق، راستگویی وامانتداری مدنظر شما باشد.
همه شما این صدا را از مردم میشنیدید که از اختلافات ، دعواها و شعارهای بیمحتوا خسته شدهایم. ما ملت صلح طلب و آشتی هستیم و میخواهیم با جهان تعامل سازنده داشته باشیم. در جامعه، خواستار وحدت هستیم. اقوام و اقلیتها باید احترام خود را داشته باشند. ما خواهان یک امنیت پایدار در ایران و در منطقه هستیم.
هیچ ندایی نبود که مخفی باشد. همه آشکار و با صدای بلند ما شنیدیم. در تمام سخنرانیها آنگاه که سخن از آشتی، صلح، تعامل، رونق اقتصادی، نجات اقتصاد و احیاء اخلاق و تعامل سازنده با جهان مطرح میشد، مردم با فریاد بلند آن را تأیید میکردند. پس ما امانتدار هستیم.
ممکن است یک استاندار، فرماندار و وزیری نظرات شخصی و فردی داشته باشد، اما ما در این جایگاه قرار نگرفته ایم تا نظرات فردی و شخصی و تمایلات جناحیمان را اعمال کنیم. ممکن است هر فردی یک حزب، جناح و سمت و سویی تمایل داشته باشد، اشکالی ندارد. این دولت شعارش دولت فراجناحی بوده است، اما وقتی روی صندلی استانداری، فرمانداری، وزارت و ریاست، قرار گرفتید باید حزب، جناح، تمایل شخصی، قومی و قومیتی را فراموش کرد؛ شما هستید و خدا و مسئولیت سنگین قانونی برای ملت و کشور، این عهد ما با مردم بوده است.
مردم با ما خویشاوندی نداشتند و به دلایل واهی به ما رای ندادند. خوب دقت کردند. انتخاباتی شگفتانگیز که آرا را ما در تهران و مرکز استان و شهرستان و روستا و روستای کوچک ، همه را مشابه میدیدیم و این به معنای یک پیام عمومی از سوی کل ملت ایران بود. مردم به برنامه و وعدهها رای دادند و اگر امروز رییس جمهور، وزرا، استانداران، فرمانداران، بخشداران، مدیرکلها، همه مسئولین به آن وعدههایی که به مردم داده شده عمل نکنند، این یک نوعی خلف وعده و خیانت در امانت مردم است.
مردم این قدرت را مشروط در اختیار ما گذاشتند. بی قید و شرط آن را به ما ندادند. این قدرت برای ما نیست. قدرت اداره کشور، امضایی که امروز به عنوان استاندار و فرماندار، این امضاء تأثیرگذار است، قدرت این امضا را مردم و قانون به شما داده و مشروط به شما داده شده است؛ هم قانون و هم مردم مشروط این قدرت را به شما دادهاند.
قدرتی را در اختیار شما و ما گذاشتند که با شرایطی که ما با مردم داشتهایم، به آن شرط و شرایط پایبند بوده و به آن عمل کنیم.
تلاش دولت در طول ۲۱ ماه گذشته بر این بوده که ما به وعدههایمان به مردم عامل باشیم. ما به مردم وعده داده بودیم که در زمینه تامین زندگی و اقتصاد مردم، آرامش و ثباتی را حاکم کنیم. ما به مردم گفته بودیم دولتی خواهیم بود که اگر برای خرید جنسی به مغازه مراجعه کردید، قیمتها ساعت ۸ صبح با ۹ صبح فرق نداشته باشد. صبح با عصر تفاوت نداشته باشد و امروزش با فردایش تفاوت نداشته باشد. ما به مردم وعده داده بودیم اقتصادی بسازیم که نوسانش همپای نوسان معقول جهانی باشد. وعده داده بودیم، ثباتی را در اقتصاد حاکم کنیم که صفی برای طلا، سکه و ارز نباشد. این وعدههای خود من به صراحت در سخنرانیهای انتخاباتی است. ما به مردم وعده آرامش دادیم. همه نهادها عین دولت، در برابر رأی مردم مسئول هستند. این رأی مردم تنها برای دستگاه اجرایی نبوده است. یک انتخابات ملی است.–البته مجلس شورای اسلامی هم ملی است، منتها حوزهای است انتخابات، خبرگان هم همینطور و حوزهاش استانی است- اما یک انتخابات است که همه مردم در همه استانها و حوزههای انتخابیه پای صندوق آرا میروند و به یک نفر به عنوان رییس جمهور و به برنامه او رأی میدهند. یکبار در ۴ سال مردم مطالبات، نظرات ، فکرشان و رویکردشان را آن زمان که نزدیکتر با یکی از کاندیداها ببینند، به آن کاندیدا رأی میدهند.
اگر بین نفر اول و دوم انتخابات اختلاف رای یکصد هزار رای بود میگفتیم خیلی تفاوت نیست اما در این انتخابات بین نفر اول و دوم ۱۳ میلیون اختلاف رای بوده است. این به معنای آن است که مردم دقیق، آگاهانه، حسابشده مسیری را برگزیدند و انتخاب کردند. ما در برابر ۲۴ خرداد ۹۲، بار مسئولیت سنگینی را بر دوش داریم. باید به تمام آن وعدهها عامل باشیم و عمل کنیم.
احساس من این است که دولت همه توانش را برای اجرای آن وعدهها به کار گرفته است. البته طبیعی است که نقص داشته باشیم و در این راه توفیق ما صددرصد نباشد. اما جهتگیری این دولت درست و صحیح بوده است. اینکه امروز بخش خصوصی سرمایه خود را آماده است روی زمین مستقر کند و حتی سرمایهداران و کارآفرینانی که ایرانی مقیم خارج از کشور هستند و یا خارجی هستند برای سرمایهگذاری امروز اظهار تمایل میکنند. این به معنای آن است که راه دولت درست بوده و غلط نبوده است.
اینکه امروز مردم حرص و ولع ندارند که جنس را در پستوی خانه انبار کنند، این به معنای آن است که راه دولت درست بوده است. اینکه امروز ما صفهای طولانی تحقیرکننده ملی در تهران، شهرستانها نداریم، به معنای آن است که راه دولت درست بوده است.
اینکه امروز عدهای آزادانه و به راحتی بدون لکنت زبان از دولت انتقاد میکنند به معنای راه صحیح دولت است. همه به دولت اعتماد کردند که این دولت به وعدهاش عمل کرده است که انتقاد پذیر است.
هیچ قوهای امروز در کشور نیست که مردم بدون دغدغه و لکنت زبان از آن انتقاد کنند، جز دولت. شما به کسی بگویید بیاید از مجلس انتقاد کند. مجلس!؟ چه طوری؟ از کجای مجلس؟ از کدام قسمت مجلس؟ از قانون مجلس؟ از نطقهای مجلس؟ از نحوه بررسی؟ نه آقا ما را رها کنید بگذارید زندگی کنیم.
از قوه قضائیه انتقاد کنید. میگویند قوه قضائیه؟ تو رو به خدا بگذارید ما زندگی کنیم. اما از رییس جمهور و دولت انتقاد کنید. بله زبان باز میشود و گل از گل شکفته میشود.
این به معنای آن است که مسیری که دولت انتخاب کرده است مسیر درستی است. ما باید نقد شویم و باید از ما انتقاد کنند. ما دارای عصمت نیستیم. متأسفانه یا خوشبختانه خواب هم نمیبینیم. به فال و فالگیر و جن گیر هم از اول اعتقاد نداشتیم.
مبنای ما مشورت با صاحبنظران بوده، انجمنهای و جمعهای تخصصی. قرار ما این بوده که با آنها شور کنیم. دوستان اقتصادی ما میدانند جمع اقتصادی که با من کار میکنند، میدانند در بسیاری از مسایل اقتصادی نظر من چون با جمع مخالف بود آن را کنار گذاشتم. همین الان هم معتقدم نظرم درست بوده و اتفاقاً در بعضی از جلسات میگویند نظر شما آن روز درست بوده است، ولی نه، درست این بوده که من به رای اکثریت عمل کنم.
وقتی در جمعی ۲۰ صاحبنظر و اقتصاددان هستند و ۱۲ نفر نظری واحد دارند، نمیشود از آن تخلف کرد. مال شخصی من نیست، اگر مال شخصی ما بود، تخلف آسان بود. پاسخش هم روز قیامت سخت نبود. این برای مردم است، این حقالناسی است که مقام معظم رهبری فرمودند برای بحث انتخابات، فقط در بحث انتخابات نیست، هر تصمیمی که اتخاذ میکنیم و به زندگی مردم مربوط میشود، حقالناس است.
بنده و جمع وزیران اگر تصمیمی میگیریم که یک واحد درصد تورم را بالا میبرد، این یعنی چه؟ یعنی در زندگی، و مال مردم تاثیر دارد و این یعنی حق الناس. اگر تصمیمی اتخاذ کنیم که مسیر اقتصادی ما مسیر رشد منفی بشود، یعنی چه؟ دولت گذشته در سال ۹۱ و ۹۲ که حالا بخشی از ۹۲ ما هم بودیم، مجموعاً در این ۲ سال حدود ۹ درصد رشد منفی داشتیم. ۶.۸ سال ۹۱ و ۱.۹ در سال ۹۲ که در مجموع میشود چیزی حدود ۹ درصد.
یعنی چه ۹ درصد؟ یعنی هر کس در جیبش ۱۰۰ تومان بوده ما ۹ تومان آن را برداشتیم. رشد منفی اقتصادی یعنی از ثروت مردم کاستیم. البته اگر بخواهیم رشد جمعیت را هم حساب کنیم، کاهش درآمد سرانه از این ۹ درصد هم بیشتر پایین میآید و حدود ۱۰ درصد میشود.
در تمام تصمیمگیریهایمان باید کل ملت ایران و زندگی آنها را پیشروی خودمان قرار دهیم. من اولین درخواستم از استانداران، فرمانداران، نمایندگان دولت در سراسر کشور این است که مسیر ثبات اقتصادی، آرامش بازار، تشویق مردم به سرمایهگذاری و حرکت به سمت رونق اقتصادی، اساس حرکت ما باشد.
از هر چیزی میشود گذشت اما من در یکی دو سخنرانی اشاره کردم اگر گروه و دستهای بخواهند به امید مردم نسبت به آینده لطمه بزنند، قابل گذشت نیست. خالق این امید و نشاط و لبخند خود مردم هستند. چه نعمتی بالاتر از اینکه شما استاندار و فرماندار و وزیر در خیابان که راه میروید، در استان و شهرستان و کشور خودتان چهره مردم را بشاش ببینید. این بالاترین مزد الهی است.
بشاشیت چهره مردم، لبخند بر لبان مردم و احساس راحتی در زندگی مردم؛ وظیفه ما این است که مردم را خوشحال کنیم و باری را از دوش مردم برداریم. البته راه طولانی را در پیش داریم.
چرا در زمینه هستهای دولت این همه تلاش میکند و گاهی زخم زبانهای بسیار زشت را تحمل میکند. برای اینکه در مذاکرات هستهای زندگی مردم در توفیق و عدم توفیقش، اقتصاد، بازار و ارزش پول ملی مردم، همه چیز باید مدنظر باشد. این ثباتی که امروز در کشور میبینید یک عاملش آن است که تصور مردم بر این است که – ان شاءالله حق و درست باشد و خدا توفیق بدهد که همانطور بشود- در دولت و در دستگاه اجرایی یک مشت افراد متخصص، صاحبنظر، راستگوی و متدین نشسته اند و عاقلانه برای آینده کشور تصمیم میگیرند.
تمام امید مردم در این مستقر است. حالا البته طبیعی است که این ایام خداوند نعمت نازل کرده همه جا، ضمنا همه متخصص حقوق و امنیت ملی شدند، همه سخنور شدند،سخنران شدند و هم مسائل ملی را مطرح میکنند. خوب است و جای خوشبختی دارد که جامعه ما که همیشه سیاسی بوده سیاسیتر شده است.
اما یک نکته مهم است و آن اینکه به مردم دروغ نگوییم. این دروغ آشکار خواهد شد، امروز نباشد، فردا آشکار خواهد شد. در امانت مردم خیانت نکنیم که اگر امروز آشکار نشود، فردا آشکار خواهد شد. ما باید با راستگویی با مردم سخن بگوییم.
چه کسی حق دارد با لحن بیادبانه نسبت به سردار مقدم جبهه دیپلماتیک حرف بزند. کی حق دارد؟ از کجا این بیادبی نازل شده است؟ این زبان زشت و بد. تند حرف زدن، بیاحترامی کردن. همه ما، همه مومنین، همه مردم و همه ایرانیان همه عزیزند و باید محترم باشند، مخصوصا آنهایی که خدمت بیشتر امروز انجام میدهند.
بگذارید این مذاکرات تمام شود و با موفقیت تمام شود. بعد برای مردم شرح میدهیم که اینها چه کشیدند. چه سختیهایی بود. خیلی از شماها در جبهه حضور داشتهاید، من هم گاهی لیاقت داشتم در جبهه بودم. خیلی از شما در مذاکرات سیاسی بودهاید و من هم بودهام. میدانید، گاهی مذاکرات دیپلماتیک با قدرتهای بزرگ جهانی سختتر، پیچیدهتر، دلهرهآورتر نسبت به شب عملیات در میدان جنگ است. چون در میدان عملیات یا زنده می مانید یا شهید می شوید که هر دو افتخار است.
اما در این میدان اگر شکست بخورید یک ندامت و پشیمانی بلند تاریخی است و اگر هم پیروز شوید، باز هم عدهای زخم زبان خواهند زد و با حیثیتت بازی خواهند کرد. اینجا جای بسیار سخت و مشکلی است. چرا عدهای وقتی میبینند دولت با تدبیر مذاکرات هستهای را پیش میبرد و خود این روزها باید نشاط در جامعه باشد خود این حرکت به سمت جلو، درست است که ما هنوز به پیروزی نهایی نرسیدیم و به موفقیت نهایی نرسیدیم، اما قدمهای بلندی را تا امروز به جلو برداشتیم. همزمان مردم باید شاد و خوشحال باشند. در اقتصاد و فرهنگ و جامعه و وحدت ملی آثارش را ببینیم.
یک عدهای نمیدانم این حنظل را از کجا آوردند. هیچ وقت نمیخواهند کام مردم شیرین باشد. از لبخند مردم میترسند، نمیدانم این چه سری است؟
بگذاریم کام مردم شیرین باشد. مسأله هستهای مسأله این جناح و آن جناح نیست و مساله این حزب و آن حزب نیست و مسأله این قوه و آن قوه نیست. مسأله هستهای یک مسأله ملی است و بار آن بر دوش نظام است و این نظام است که قدم به قدم این راه را به جلو میبرد تا به هدف برسد.
میگویند اسرار کشور باید محفوظ بماند. مگر کسی در این مسائل شک دارد که اسرار کشور باید محفوظ بماند. رهبر معظم انقلاب نصیحتی میکنند، ایشان رهبرند و باید نصیحت و ارشاد کنند اما همه راه میافتند، همه توصیه دارند، میگوید دولت وقتی تشنه شدی باید آب بخوری. خوب میدانیم.
همه به توصیه راه میافتند، دولت اکسیژن لازم است و یکی دو دقیقه بیشتر نمیشود تحمل کرد! والله ما هم میدانیم اکسیژن لازم است.
افرادی که امروز مسئولیت مذاکرات را بر عهده دارند از لحاظ سیاسی، حقوقی، فناوری و فنی در سطح بالای تخصص هستند، اگر نگویم بهترین متخصصین کشورند. در عین حال نقد اشکالی ندارد. اگر کسی انتقاد و نقدی دارد، آن نقد را مطرح کند. طوری نیست؟ اما باید بدانیم که مردم در این انتخابات به این امر مهم رأی دادهاند که چرخ اقتصاد و زندگی مردم همراه با سانتریفیوژ باید بچرخد. این رأی مردم است. ما بر مبنای آرا و نظرات مردم و چارچوبهایی که مدنظر نظام است و خطوط قرمزی که ترسیم شده، تیم هستهای ما هم میداند و هم بلد است که چگونه حرف بزند و سخن بگوید و در مسیر درست حرکت میکند.
در یک کارزار بینالمللی تیم مذاکرهکننده باید امیدش بعد از خداوند به ملت بزرگ باشد، که این ملت پشتیبان است. البته که ملت پشتیبان است. به نظر من همانهایی که گاهی طور دیگری حرف می زنند، ته دلشان آنها هم پشتیبان هستند. همه ما پشتیبان هستیم تا این را به دنیا ثابت کنیم که ایران فعالیت هستهایاش برخلاف ادعای بدخواهان صلحآمیز است. تا به دنیا ثابت کنیم، آنچه در ایران به عنوان فناوری هستهای به دست میآید به نفع ملت ایران و نفع ملتهای منطقه خواهد بود و به ضرر کسی نخواهد بود، باوجودی که بدخواهان ترسیم میکنند.
ما می خواهیم بگوییم این ملت آنقدر توان و قدرت دارد که میتواند به راحتی پای میز مذاکره در برابر بزرگترین قدرتهای جهان حقوق خود را به کرسی بنشاند و از حق ملت ایران به خوبی دفاع کند و تحریم ظالمانه را از دوش مردم و از زندگی مردم بزداید.
ما در این راه باید متحد و منسجم حرکت کنیم. گفتند امسال سال سیاست داخلی است. همینطور است، اما همزمان سال سیاست خارجی هم هست. همزمان سال رونق اقتصادی، همدلی، همزبانی، اتحاد و انسجام در ملت ایران هم خواهد بود.
دولت یازدهم در برابر یک امتحان و تجربه بزرگی قرار گرفته است. این امتحان یک امتحان بسیار بزرگ است. اگر این جناح پیروز شود در انتخابات، اما انتخابات دقیق و در چارچوب قانونی و سالم نباشد ما شکست خوردیم. این جناح و آن جناح پیروز بشود یا نشود، پیروزی دولت در این است که یک انتخابات پرشور، رقابتی، آزاد، سالم امسال به حول و قوه الهی اجرا و عمل کند. این پیروزی ماست.
اولاً هیچ جناحی در کشور قابل حذف نیست، نه این سمت و آن سمتی ها خواب ببینید. این جناح ها ریشههای فکری، تاریخی، عقیدتی و دینی و علمی دارند. این جناح هم هست آن جناح هم هست. جناح و حزب به یک معنا از بین نمیرود، آن افکار میماند. ممکن است شکل حزب و اسم حزب عوض شود، اما افکار میماند.
ما ملت متکثر و متنوعی هستیم. ایران مثل فلان کشور که نمیخواهم اسم ببرم نیست که همه پادگانی زندگی کنند. اینجا مردم آزاد هستند، حرف میزنند و نظر میدهند و افکار و نظرات متنوع دارند. جامعه متکثر و آزادی در ایران داریم. در این جامعه افکار و جناحهای متفاوت هستند. اتفاقاً اگر ما مجلس شورای اسلامی داشته باشیم در آینده که فقط یک جناح باشد در آن، فکر میکنید خوب است؟ اصلاً مجلس خوبی نیست مجلسی خوب است که در آن این جناح و آن جناح در آن باشند، حالا اگر حزبی اکثریت پیدا میکند،این نظر مردم است و باید نظر مردم حاکم باشد.
نکته دوم اینکه انتخابات بدون رقابت امکانپذیر نیست. انتخابات یعنی بین چند چیز یک چیز را برگزینید. اگر ما یک چیز جلوی مردم بگذاریم و بگوییم باید این را انتخاب کنید، این دیگر انتخاب نیست. اصلا انتخابات آزاد که ما میگوییم مگر اینکه این قید توضیحی باشد والا انتخابات غیر آزاد معنی ندارد و انتخاب نیست. اگر انتخابات به معنای واقعی کلمه بود یعنی در آن رقابت است،رقابت سالم. همه ما باید شرایط این رقابت را فراهم کنیم.
از امروز شروع نشود که آن آقا نباید بیاید در این شهر صحبت کند، چون فلان است و مسائل مشابه. اینقدر برچسب داریم، نمیدانیم این برچسبها از کجا تولید میشود. چه طور ما میخواهیم دنیای اسلام را به الگوی جمهوری اسلامی دعوت کنیم. مگر بنا نیست این نظام را الگوی همه مسلمانان و مستضعفان قرار دهیم. در درون جامعه خودمان همه ما انقلاب، امام و رهبری و قانون اساسی را قبول داریم. اگر کسی قانونی نیست که نیست نباید فعالیت کند. هر گروه و حزب و جناح که قانونی است، بگذاریم فعالیت قانونی بکند.
در انتخابات، دولت به این معنا که بخواهد حامی این جمع و یا آن جمع باشد، به هیچ عنوان وارد چنین جریانی نخواهد شد. دولت حزب و جناح نیست دولت فرای جناح ، حزب ، جمعها و تشکلهای سیاسی است. دولت مجری قانون است و قانون را باید اجرا بکند. البته دولت باید خود را از رقابتهای سیاسی کنار بکشد. این به معنای این نیست که شبه دولتیها، یا شبه دولتها، آنها بیایند. این معنیاش این نیست که سایر قوا بیایند و جمعهای دیگر قدرتمند حق داشته باشند وارد شوند.
من همین جا اعلام میکنم، در ماجرای انتخابات که در اسفند برگزار می شود هم برای مجلس شورای اسلامی و هم مجلس خبرگان، رییس جمهوری به عنوان مجری قانون اساسی وارد عمل خواهد شد.
رییس جمهوری دو حیثیت دارد. یک حیثیت رییس دستگاه اجرایی است که وظایفی بر عهده دارد و یک حیثیت دیگری دارد به عنوان پاسدار حقوق و آزادی مردم. مجری قانون اساسی، پاسدار حقوق ملت، این وظایف رییس جمهور است. پاسدار اخلاق و دیانت. نکند ما بخاطر یک انتخابات، دینمان را بفروشیم. دینمان را برای دنیای دیگری بفروشیم که این آقا میخواهد وکیل بشود.
مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان رهبری جایگاه بسیار مهم و رفیع دارد و بسیار مهم است که مردم در میان افراد صاحب صلاحیت بیایند و بهترین و اصلح را برگزینند، این وظیفه آنهاست.
مباد در شهرستانی به سمع و گوش کسی بخورد این حرف که دولت طرفدار این و آن است. سپاه و ارتش، صدا و سیما، استاندار، فرماندار، دفتر امام جمعه طرفدار این یا آن یکی است؛ این یعنی سم برای انتخابات.
همه مقامات مسئول، همه قدرتها، مسلح و غیرمسلح، همه مسئولین رده بالای کشور که مسئولیتشان فرای حزب و جناح است، نباید کاری کنند که حتی این تهمت به آنها زده شود. در واقعیت که انشاالله نخواهد بود، اما شیوه عمل نباید به گونهای باشد که تهمت به آنها زده شود.
بگذاریم یک انتخابات شفاف، رقابتی، انتخاباتی که مردم همه مطمئن باشند که رای آنها به عنوان حقالناس وزارت کشور آن را به امانت میبرد تا به کرسی بنشاند هر چه که رای هست. هیاتهای اجرایی و هیاتهای نظارت و شورای محترم نگهبان، همه وظیفه سنگینی بر دوش دارند.
معیار صلاحیت و عدم صلاحیت در چارچوب قانون بر مبنای گزارش مراجع قانونی است نه چیز دیگر. شایعات؛ به هیچ وجه در انتخابات به شایعات و اتهامات نمیتوانیم توجه کنیم. اتهامات باید در یک دادگاه صالح برود و بحث شود و خود متهم و وکیل دفاع کند رای داده شود ما که قاضی نیستیم.نمیدانم صلاحیت سنج هم همراهمان نیست. معیار ما قانون است. طبق قانون و معیارهای قانونی.
من در اینجا به همه فرمانداران، استانداران، وزارت کشور به صراحت میگویم در ماجرای انتخابات در برابر هیچ حزب، گروه، جریان و فشاری مرعوب واقع نشوید. البته در برابر هیچ جریانی مفتون هم واقع نشوید.
در انتخابات آنچه حق است و عدل است. در انتخابات باید عدالت باشد. عدالت یعنی فرصت برابر برای همه. اولا امکانات دولتی، پول دولتی، فضاهای دولتی یا نباید برای هیچکس باشد و اگر هست برای همه باید باشد. اگر میخواهیم مثلا جایی را هم اجاره بدهیم باید برای همه امکان برابر فراهم باشد.
همه فضاها باید عادلانه و برای همه باشد. هیچ کس احساس ظلم و غبن نکند. یکی از افتخارات بزرگ جمهوری اسلامی ایران حضور مردم در پای صندوق رای است. این از افتخارات بزرگ ماست.
خدا رحمت کند امام راحل را که این ایام به یاد و نام ایشان است. امام آن همه نعمتهایی که با لطف حق برای ما آورد یکیاش همین صندوق آرا بود. البته قبلا هم بود اما نمایشی بود. افرادی انتخاب میشدند و صندوق هم میآورند و کارهایی تزیینی و تشریفاتی میشد. ما انتخابات واقعی میخواهیم.
انتخابات به یک معنا مبنای مشروعیت، نه تنها سیاسی، حتی مشروعیت دینی. مشروعیت دینی هم یک بخشاش با رای و نظر مردم است. خیلی مهم است رأی مردم. قبل از اینکه غرب بگوید رای و صندوق رای، قرآن به ما امر به شورا کرده است. مبنای ما نظر مردم است. بنابراین کاری کنیم که در این انتخابات عدالت اجرا شود، هیچ جا هم سوءظن بوجود نیاید. صندوق اگر میگذارید یک صندوق پلاستیکی شفاف باشدکه همه رأی را ببینند. معنا ندارد مقوا و چسب دور آن بزنیم. یک صندوقی باشد که همه ببینند. من رای خود را ببینم که داخل صندوق میافتد.
بگذارید همه چیز شفاف باشد تا من که نفر اول هستم فردا به دروغ به من نگویند که این صندوق یک سومش پر بود. برای چه دور آن پارچه میپیچید که این اتهامات زده شود. از موضع اتهام پرهیز کنیم. حالا ما مهم نیستیم به به نظام گاهی تهمت زده میشود. همه چیز شفاف باشد. حتی اگر ممکن است دوربین باشد اگر رای میشمارید همه ببینند. کاری کنید که شفاف یک انتخابات برگزار شود. حالا اگر هزینه هم دارد، میارزد که ما هزینه آن را قبول کنیم تا انشاءالله یک انتخابات خوب، سالم، رقابتی و شفاف و مایه آبروی نظام باشد و همانطور که مقام معظم رهبری فرمودند این آراء و صندوقها را حقالناس و امانت بدانیم و بدانیم که در دنیا و آخرت باید پاسخ این را بدهیم و ان شاء الله امانتدار خوبی باشیم.
والسلام علیکم و رحمهالله و برکاته